دکتر علی گرانمایه پور
عضو هیات علمی دانشگاه
شواهد تاریخی حاکی از آنست که موج هراس از بیماری ایدز دردهه 80 میلادی با رسانهای شدن اخبار مربوط به آن در اروپا و امریکا تبدیل به کابوسی شد که علت آن برجستهسازی و بزرگنمایی بیش از حد اخبار توسط رسانه بود. تجربه کم کارگزاران اروپایی و امریکایی در کنترل روانی و پزشکی و بروز موج نگرانی جهانیان از شیوع سریع این بیماری؛ سبب شد تا یکدهه موج هراس از ایدز در جهان حکمفرما باشد.
گزارشهای پزشکی در اروپا و امریکا حاکی از آن است که بسیاری از افراد مبتلا به این بیماری بدلیل عدم آگاهی از نحوه کنترل و مراقبتهای پزشکی در دهه 80 یا دست به خودکشی میزدند یا تا مدتها آنرا از اطرفیان یا خانواده مخفی کرده و در نهایت با عوارض آن در مدت زمانی کوتاه جان خود را از دست میدادند. در همین دهه دولت سوئد سعی کرد پس از اعلام فراخوان عمومی توسط رسانهها برای مراجعه مردم به مراکز پزشکی جهت انجام تست و معاینات پزشکی زمینه کنترل را از این طریق اخبار رسانه فراهم کند اما چون سطح آگاهی اجتماعی در حد کمی قرار داشت این طرح با شکست روبرو شد و در دهه 90 میلادی با بهم پیوستن سایر نهادهای اجتماعی با رسانه، دولت این کشور موفق شد در کنترل و آموزش مردم و کاهش مبتلایان موفق شود.
شواهد علمی و پزشکی گویای این واقعیت است که تنها رسانه نمیتواند در(اطلاعرسانی- آموزش و کنترل) این بیماری مؤثر باشد، بلکه قادر است به عنوان ابزاری پیشتاز ضمن آگاهسازی افکار عمومی، زمینه آموزش از طریق سایر نهادها مانند (مدرسه – خانواده- دانشگاه و...) را فراهم کند.
پیشینه طرح کنترل ایدز از طریق رسانهدبیرکل سازمان ملل متحد به همراه مدیران پارهای از سازمانهای رسانهای برجسته جهان در ژانویه ۲۰۰۴، ابتکار جهانی رسانهها و ایدز را ارائه کردند. هدف ارائه راه و روشهای تأثیرگذار پیشگیری و درمان ایدز بود و کمک نمود تا با بدنامی و تبعیضهای مرتبط با ایدز مبارزه شود.
بر اساس این طرح؛ رسانهها میتوانند نقشی بسیار مهمی در مبارزه با ایدز داشته باشند. رسانههای دیداری – شنیداری میتوانند با شنوندگان و بینندگان خود با زبانی که برایشان قابل درک باشد، صحبت کنند، آنها میتوانند مشارکت و پیوند برقرار کنند، میتوانند به مردم اطلاعاتی را که برای حفظ خود نیاز دارند را در اختیارشان قرار دهند.
رسانه قادر است با مطرح کردن بحثهایی مرتبط با بیماری ایدز و روابط بین افراد سخن گفته و با ادغام خلاقانه موضوعات مربوط با ایدز و ویروس آن در قالب داستان، سرگرمی و برنامههای گفتگو، مطالب را در اذهان بپرورند و در نهایت از این شیوهها برای ایجاد چالشی در برابر کاهش نگرش فردی و فرهنگی نسبت به انگ و تبعیض، همچنین تغییر معیارهای اجتماعی نسبت به این بیماری استفاده کنند.
کابردهای رسانه در مقابله با ایدزپس از گذشت بیش از 25 سال از گسنرش این بیماری، هنوز مهمترین دلایل مقاومت یا فرار مردم یا افراد مبتلا به این بیماری «قبح اجتماعی» آن و ترس از بیان آن بدلیل طردشدن از گروه و اجتماع است. شیوع ایدز در افریقا سبب شده تا بیش از نیمی از جمعیت فعال آن بدلیل ابتلا به این بیماری عملاً تبدیل به افرادی بیمار و پرهزینه برای دولتها شوند.
درآسیا و بویژه منطقه خاورمیانه نیز بدلیل وجود (ارزشهای یا باورهای سنتی و خردهفرهنگهای قومی و قبیلهای)، آمار مبتلایان به ایدز با تناقضگویی روبروست که این امر کمک رسانه را میطلبد.
بر اساس مطالعات انجامشده رسانه میتواند در فرآیند (کنترل و آموزش ایدز) به شکلهای زیر ایفای نقش کند:
اول: اجرای شیوههای آگاهسازی از طریق برنامهسازی در قالب نهادهایی همچون (خانواده، مدرسه، نهادهای مذهبی، محیطهای عمومی و...) به منظور کاهش «قبح کاذب» در میان مبتلایان وتبدیل آن از یک گناه به بیماری.
دوم: فرهنگسازی در میان افکار عمومی به منظور پذیرش مبتلایان به عنوان عضوی از جامعه و جلوگیری از طرد آنها، در این فرآیند، رسانه ها و مطبوعات میتوانند در قالب برنامههای (تلویزیونی، رادیویی و مقالات و گزارشهای مطبوعاتی) و در یک دوره زمانی طولانی ضمن اجرای برنامه ها به اشاعه تفکری متفاوت در بین مردم بپردازند. زیرا سختترین فرآیند پذیرش آموزش و اطلاعرسانی، کاهش سطح مقاوت مردم نسبت به این بیماری و مبتلایان به آنست.
سوم: آموزش شیوهای پیشگیری و جلوگیری از رفتارهای پرخطر در بین نوجوانان، جوانان و بزرگسالان است. اهمیت تمامی این مراحل به اجرای هماهنگ و پیوسته آنست، زیرا عدم اجرای هریک از این فرآیندها سبب بروز اپیدمی یا موج خطرناکتری میشود.
چاره چیست و چه کاری باید کرد؟سومین موج انتقال بیماری ایدز از طریق رابطه جنسی است. شیوهای که زنگ خطر آن از هماکنون به صدا در آمدهاست و براساس آمارهای وزارت بهداشت آمار مبتلایان به ایدز از این روش در ایران در حال افزایش است. هماکنون نگرانی مسوولان از شیوع ایدز به وسیله رفتارهای پرخطر جنسی افزایش یافته است و آنان ضمن اینکه رقم انتقال ایدز از طریق معتادان تزریقی در کشور را همچنان در صدر میدانند، اما نسبت به گسترش انتقال اچآیوی از طریق جنسی در کشور هشدار دادهاند.
کارشناسان پزشکی کشورمان همگی یک صدا معتقدند که اطلاعرسانی و آموزش دقیق و شفاف به مردم از طریق وسایل ارتباطجمعی و فعالکردن شیوههای آموزشی از طریق سایر نهادها، تنها راهکار کنترل بیماری ایدز در کشور بوده و این در حالی است که به عقیده کارشناسان هماکنون بدلیل وجود قبح کاذب ناشی از عدم آگاهی، میزان اطلاعات مردم و خانوادهها از راههای انتقال و یا کنترل ایدز بسیار اندک است.
به نظر میرسد کوتاهترین شیوه برای مقابله با این بیماری که جمعیت فعال کشور را در طول کمتر یک دهه متأثر میکند، برنامهریزی برای آموزش تمامی اقشار بویژه (نوجوانان و جوانان) است. زیرا دختران و پسرانی که در عصر اطلاعات و ارتباطات بواسطه شبکههای ماهوارهای و اینترنت بدون محدودیت، به همه نوع اطلاعاتی دسترسی دارند بیشتر از همه در معرض خطر و آسیب هستند.
از سوی دیگر تسلط نگرش و باورهای بعضاً سنتی در خانوادههای ایرانی و وجود قبح آموزش رودررو در خانوادهها بهجوانان، میطلبد با پادرمیانی حوزههای دینی و علما و با فرهنگسازی از طریق رسانه ملی از موج سوم «سونامی ایدز» که در کمین نسل جوان ایرانی است جلوگیری شود. تجربه (سوئد، انگلیس، آلمان، کانادا و...) برخی دیگر از کشورهای موفق نشان داده که رسانه به تنهایی و بدون مشارکت سایر نهادهای اجتماعی مانند (مدرسه-دانشگاه- نهادهای دینی- خانواده و محیطهای عمومی) نمیتواند در کنترل ایدز موفق باشد؛ پس بهتر است تا دیر نشده متولیان (بهداشت، رسانه و آموزش) بهخود آمده و از سوختن نسلی دیگر جلوگیری کنند.